ماجرای نامه های مینورسکی به جمالزاده و کتاب گم شده
«دفتری برای ایران ; نامههای فارسی به ولادیمیر مینورسکی» مشتمل بر مکاتبات استادان , پژوهشگران و ایرانشناسان عمدتاً ایرانی با ولادیمیر مینورسکی ( 1877 – 1966م / 1255 – 1345 ه . ش ) ایرانشناس پر رنگ سده بیستم میلادی است که به کوشش گودرز رشتیانی جمع آوری شده و از سوی انتشارات بنیاد موقوفات پزشک معالج محمود افشار منتشر شده شدهاست . این دفتر بخش کوچک و در عین حال قسمت مهمی از گنجینه پژوهشی مینورسکی است که در سنتپترزبورگ روسیه محافظت میشود . رشتیانی پیشتر هم کتاب فهرست تفصیلی گنجینه پژوهشی ولادیمیر مینورسکی را با همکاری ناهید عبدالتاجدینی در سالهای اقامت درین شهر منتشر نموده است که فهرست بی نقص این گنجینه در دسترس پژوهشگران و علاقهمندان قرار گرفته است . با دکتر رشتیانی , استادیار مجموعه آموزشی تاریخ دانشگاه تهران گفتوگو انجام دادهایم که در ادامه می خوانید :
چرا مینورسکی اسناد شخصیاش را به انستیتوی نسخ خطی شرقی آکادمی علم ها روسیه سپرد؟
به دلیل جان باختن تعدادی از شرقشناسان و ایرانشناسان شوروی در زمان محاصره لنینگراد دیرین , مینورسکی وصیت کرده بود سندها و مدارک شخصیاش به انستیتوی نسخه ها خطی شرقی آکادمی علم ها روسیه درین شهر ( سنتپترزبورگ کنونی ) سپرده شود کهاین کار از سمت همسرش تاتیانا مینورسکایا به اتمام رسید و در حال حاضر بخشی از کتابخانه و این اوراق در آرشیو شرقشناسان این انستیتو محافظت میشود . تنظیم و دستهبندی اوراق این بایگانی در سال 1974 آغاز شد که با فراز و نشیبهایی تا سال 1995 ادامه یافت و از سال 2010 به بعد امکان مطالعه و پژوهش در بایگانی مینورسکی مهیا شد . آرشیو مینورسکی در این انستیتو به صورت موضوعی تنظیم شده است .
ویژگی اصلی این مکاتبات چیست؟ و آرشیوی که مینورسکی به انستیتوی نسخ خطی شرقی آکادمی علوم روسیه سپرده چه بخشهایی را دربرمیگیرد؟
نشر این کتاب گامی کوچک در توسعه مطالعات ایرانشناسی ( تاریخ , ادبیات , فرهنگ , هنر و زبانشناسی ) و مبنایی برای مطالعات ثانویه است و در یک ارزیابی کلی از محتوای نامهها , بهخصوص نامههای علامه قزوینی , ایرج افشار , سیدحسن تقیزاده , مجتبی مینوی , عباس اقبالآشتیانی , عبدالحسین زرینکوب و . . . میتوان بیشتر آنهارا به مثابه یک گفتوگوی عمیق علمی مکتوب به شمار آورد که از هر ردیف و بندشان , داده ها عمیقی میتوان استخراج کرد ; بعضا از آنها هم به تنهایی میتوانند موضوع یک پژوهش مستقل قرار گیرند . توضیح اسامی , معنی لغات و واژهها , توضیح رویدادهای تاریخی , شرح جغرافیای تاریخی شهرها , شرح و تفسیر اشعار و کلمه ها پیچیده و ریشهیابی آنان , نقد متون و اشخاص تاریخی و دهها مورد دیگر از مهمترین ویژگیهای این مکاتبات است .
بخش 1 : اثرها علمی ولادیمیر مینورسکی ( 1902 – 1963 ) , 828 پرونده ; بخش 2 : اسناد شخصی , خانوادگی و شغلی ( 1887 – 1977 ) , 569 پرونده ; بخش 3 : مکاتبات ( 1871 – 1966 ) , 2455 پرونده ; بخش 4 : اثر ها علمی دیگران ( 1854 – 1964 ) , 243 پرونده ; بخش 5 : عکسها ( 1888 – 1963 ) , 110 پرونده ; بخش 6 – کلکسیون اوراق و بریدههای نشریات ( 1829 – 1966 ) , 143 پرونده .
یکیاز مهمترین بخشهای آرشیو ولادیمیر مینورسکی که در بخش سوم کتاب جای داده شدهاند , نامههای مینورسکی و مکاتبات با او است . از نامههایی بگویید که ایرانشناسان استادان , پژوهشگران اهل ایران و . . . با او مکاتبه کردهاند؟
از نظر حجم محتوایی , این بخش بیش تر از نیمی از کل پروندههای آرشیو مینورسکی را دربرمیگیرد . دامنه هنگامی این نامهها از سال 1903 تا 1966 است . مینورسکی در نگهداری بسیار ظریف تکتک نامههای دریافتی اهتمام ویژهای داشته است که با جدیت تمام آنها را دستهبندی و محافظت کرده و به احتمال زیاد در حین حیاتش , توشه دیگر آنها را ساماندهی و به ترتیب نویسندگان , آنان را تفکیک کرده و با دستخط خود به زبان انگلیسی یا این که روسی نام فرستنده و در مورد ها معدودی خلاصه محتوای هر نامه را در حاشیه آن یادداشت نموده است . از اینرو در صورت نداشتن اسم فرستنده یا دشواری در تشخیص , میتوان با مراجعه به دستخط مینورسکی نام فرستنده را پیدا کرد . یکی دیگر از نکات دوچندان جالب توجه , اقدام مینورسکی در تهیه کُپی یا این که رونوشت از نامههای ارسالی خود است و با مراجعه به آنان میتوان از محتوای نامههای وی به دیگران آگاه شد که به نوعی مکمل نامههای ارسالی به او میباشند . ولی بیشتر این پیشنویسها مربوط به نامههای انگلیسی ( 313 پرونده ) و سپس روسی ( 78 پرونده ) است و فقط 22 پرونده به زبانهای شرقی و کمتر از 10 نامه به فارسی , دردسترس است .
محتوای نامهها دربرگیرنده چه نکات مهمی در حوزه ایرانشناسی است و چه کسانی از کشور ایران با او مکاتبه داشتهاند؟
محتوای نامهها طیف متنوعی از احوالپرسی دوستانه , گفتو گو و پرسش و پاسخهای علمی , مکاتبات رسمی و کارتپستالهای تبریکی را دربر می گیرند . از نظر تعداد زبانی هم , به ترتیب میتوان این نامهها را در زبانهای اروپایی ( عمدتاً انگلیسی , بعد از آن فرانسوی , آلمانی و ایتالیایی ) 1256 پرونده ( هر پرونده از یک تا صدها نامه ) ; روسی 463 پرونده ; زبانهای شرقی 238 پرونده دستهبندی کرد . مجموعه فارسی به تعداد 526 طومار است که همه آن ها در این کتاب استنساخ شدهاند . بیشترین تعداد ( 127 نامه ) به علامه محمد قزوینی وابستگی دارد و سیدحسن تقیزاده و دیگران در جایگاههای بعدی میباشند . سیدحسن تقیزاده : 69 نامه ; عباس بخت آشتیانی : 25 نامه ; سیدفخرالدین شادمان : 23 نامه ; ایرج افشار : 20 نامه ; احسان یارشاطر : 20 طومار ; علیاصغر حکمت : 17 طومار ; فرنگیس نمازی ( شادمان ) : 17 طومار ; رشید یاسمی : 13 نامه ; مجتبی مینوی : 11 طومار ; ذبیحاﷲ صفا : 10 طومار ; غلامحسین مصاحب : 7 نامه ; فریدون آدمیت : 6 طومار و . .
یکیاز مهمترین مکاتبات ولادیمیر مینورسکی نامهای است که جمالزاده به او نوشته و از ادامه نگارش کتاب «تاریخ روابط روس و ایران» خبر می دهد ولی چرا این کتاب هنوز منتشر نشده است؟
کتاب مورخ رابطه ها روس و جمهوری اسلامی ایران محمدعلی جمالزاده از مهم ترین اثر ها تحقیقی پارسی در رابطه روابط جمهوری اسلامی ایران و روسیه است . دامنه تاریخی این کتاب تا پایان صفویه است و مولف در مقدمه کتاب میگوید در نظر دارد ادامه روابط دو مرزو بوم را تا نخستین قاجار به حرفه تحریر درآورد و یادداشتهایی هم جمعآوری نموده است . متأسفانه جمالزاده غالب به نوشتن ادامه کتابش نشد و خبری نیز از یادداشتهای وی در دست نیست . دیدنی اعتنا است که در یک کدام از این نامهها , جمالزاده مینویسد که مورخ ارتباط ها کشور ایران و روس پس از 1135 را نیز متن و آن را به مرحوم تقیزاده داده ولی در برلین گم شدهاست . از اینرو به احتمال بسیار میتوان سرنخی از این یادداشتها میان کتابخانه شخصی تقیزاده یا این که جاهایی که او در آلمان یا این که ایران با آن مرتبط بوده پیدا کرد .
درین کتاب بیشترین نامهها به علامه قزوینی اختصاص داردو نشان میدهد که ولادیمیر مینورسکی با قزوینی آشنایی عمیقتری داشته است . این نامهها چه ویژگی دارند؟
در این محل کار نامههای علامه قزوینی خصوصیات ممتازی دارند . این نامهها علاوه بر ویژگی کمی که بیشترین تعداد را به خویش اختصاص دادهاند , از نظر کیفی و محتوای علمی هم از غنای زیاد بالایی برخوردارند و بعد از گذشت حدود یک سده , هنوز میتوانند مرجع تحقیقات مربوط قرار گیرند . مینورسکی در سال 1919 از ایران به پاریس رفت و با علامه قزوینی آشنا شد و این شناخت به صلح و آشتی عمیقی تبدیل شد ; روابطی که به تبادلات علمی نیز کشانده شد و تا درگذشت قزوینی پایدار بود . از محتوای نامهها چنین بر می آید کهاین دو , تا زمان اقامت مینورسکی در پاریس به مدت یک ده سال دیدارهای نسبتاً منظم هفتگی داشتند و در مواقعی نیز زندهیاد عباس اقبال ضلع سوم این دیدارها بود .
بدون دیدگاه