کتاب حسین از زبان حسین به چاپ نهم رسید
کتاب حسین از زبان حسین , نوشته حجتالاسلام و المسلمین محمد محمدیان , مدیریت سابق دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها , از جمله اثرها پرمخاطب درباره عاشورا و قیام اباعبدالله الحسین ( ع ) است که کوشیده تا از زاویهای نو زندگی و زمانه حضرت سیدالشهدا ( ع ) را به تصویر بکشد .
کتاب که از طرف نشر معارف نشر داده شده , دو خصوصیت شاخص دارد : در آغاز آنکه نویسنده با نگاهی پژوهشگرانه و برمبنای تحقیق کتاب حاضر را به نگارش درآورده است . خصوصیت دیگر , نثر خوشخوان کتاب است . اگر چه نویسنده مبنای طرح مسائل را براساس تحقیق بنا کرده , ولی نثر کتاب همانند آثار تحقیقی انتخاب نشده است . احتمالا مهمترین ویژگی این اثر , داستان زندگی امام حسین ( ع ) از زبان خود ایشان باشد .
جنگ بین حق و باطل و خیر و شر همواره در تاریخ بشر بوده , هست و خواهد بود . دراین میان , عاشورا همواره سنگ محک مهمی در شناخت طرفین این میدان است ; چرا که گفتهاند هر روز عاشورا و هر زمینی کربلا است . آشنایی واقعهای که همواره در طول تاریخ زنده است , میتواند یاریگر همه ما در شناخت حوادث اطرافمان و موقعیتهایی باشد که برای هر کسی معیار و میزان خواهد بود .
کتاب «حسین از زبان حسین» از جمله آثار مستندی است که اخیراً در این رابطه منتشر شده شده است و توانسته هم بین عوام و هم در میان خواص , مخاطبان خویش را بیابد . این کتاب زندگی و زمانه حضرت ابا عبدالله ( ع ) را از زبان خودشان در هشت فصل روایت میکند .
از زمانی زمانی که رسول ( ص ) را شناختند و در آغوش ایشان بازی میکنند تا دوران امامت امیرالمومنین ( ع ) و امام حسن ( ع ) . کتاب پیرو به دوران پس از شهادت امام حسن ( ع ) تا واقعه کربلا می پردازد . فصل هفتم هم با عنوان «و تو چه میدانی چیست؟» , عذاب بر امام حسین ( ع ) که اعظم مصیبتها است , از زبان خود ایشان روایت میگردد . تراژدی حزنانگیزی که خواننده را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد :
«وقتی دیدم همگی اهل بیت ( ع ) و جوانان و یارانم بر روی زمین افتاده و جام شهادت نوشیدهاند و جز خودم و زنان و کودکان کسی باقی نمانده , با صدای بلند یاری طلبیدم تا مگر یک نفر هم که شده از لشکر دشمن جدا شود و از شقاوت رهایی یابد :
آیا مدافعی است که از حریم حرم پیامبر خدا ( ص ) دفاع نماید؟ آیا خداپرست موحدی هست که در مورد ما از خدا بترسد و به یاری ما برخیزد؟ آیا فریادرسی هست که به امید پاداش خداوندی به فریاد ما برسد؟ آیا یار و یاوری است که به امید الطاف الهی به کمک ما بشتابد؟
بانوان و کودکان با شنیدن صدای استغاثه من که حاکی از تنهایی و مظلومیتم بود , گریستند و صدای بلند گریه آن ها به گوش رسید . . . » .
فصل آخر کتاب که به ماجرای اسارت خاندان ابا عبدالله ( ع ) میپردازد , از زبان بانوی صبر حضرت زینب کبری ( س ) روایت میگردد . مخاطبی که در فصل «و تو چه میدانی چیست کربلا؟» لحظه به لحظه عصر عاشورا را با سیدالشهدا ( ع ) گریسته است , آنگاه با بانوی کربلا همراه میشود و مصیبت عاشورا را همراه با زیباییاش از زبان ایشان میخواند :
«ما را در محل خاصی که در مسجد مختص اسیران بود جای دادند . یزید بر تختی که برایش نصب شده بود , نشست و بعداز اندکی سر مبارک امام حسین ( ع ) را در طشتی مقابل یزید گذاشتند . این جا بود که من آهی از سینه سوزان خود برآوردم و با صدایی حزنآلود , خطاب به برادرم گفتم :
ای حسین عزیز! ای محبوب نبی خدا ( ص ) , ای فرزند مکه و مِنا , ای پسر فاطمه زهرا ( س ) سرور زنان , و ای فرزند دختر مصطفی ( ص ) !
چنان با سوز و گداز این لغت ها را بر زبان جاری کردم که مردمان حاضر در مسجد منقلب شدند و همه بیاختیار گریستند و صدای گریه در فضای مسجد طنین انداز شد . . . » .
کتاب «حسین از زبان حسین» در ماههای اخیر با استقبال خوب مخاطبان همراه شدهاست ; به طوری که کتاب به چاپ نهم رسیده و تاکنون 15 هزار نسخه از این اثر به فروش رفته است .
بدون دیدگاه